Sunday 7 August 2011

روز خبرنگار وچرایی برزمین ماندن ومعطل بودن حقوق این قشرزحمتکش درایران - امیرخسروجردی

چند سالبست که هفدهم مرداد درایران به روز خبرنگار نامگذاری شده است .دراین روز محمود صارمی خبرنگارخبرگزاری جمهوری اسلامی -ایرنابه همراه چند تن دیگر از دیپلماتهای ایران درحمله وحشیانه نیروهای طالبان به کنسولگری ایران درشهرمزارشریف افغانستان به شهادت رسیدند.پس از این اتفاق تلخ بود که مسئولان این روز را به روزخبرنگارنامگذاری کردند.شهادت محمود صارمی اتفاقی بسیار تلخ وفراموش نشدنی است وهرگزاز ذهن مردم ایران وبخصوص خبرنگاران پاک نخواهد شد اما سئوال مهم همین جاست گه آیا باید حتما فردی از این قشر زحمتکش وبدون پشتوانه ازدنیا برود یا اتفاق تلخی برای یکی از این عزیزان بیفتد تا مسئولان کشور به فکر نامگذاری روزی به عنوان روزخبرنگار یامسائلی ازاین شکل بیفتند؟چه زمانی باید ازاین نیروهای فرهیخته وکاردان تقدیروتشکر شود .افرادیکه فقط به علت عشق به کاروحرفه خود پا درراهی سخت ودشوارمی گذارند ودراین رهگذر ازکمترین امکانات وابزارلازم برای فعالیت درحرفه خود برخوردارنیستند.درهرکجای دنیا که شما سربزنیدخبرنگاران از اقشار زحمتکش وفرهیخته به شمارمی روند وهر حکومت ودولتی به نوع خود ازاین افراد حمایت می کند البته این حمایت هیچگاه به صورت 100درصد نبوده ونیست اما باتمام این مطالبی که گفته شد خبرنگاران دراین کشورها ازجایگاه به نسبت خوبی برخوردارند.به طورمثال درکشورهای غربی وممالکیکه آزادی بیان واندیشه درآنها به طورسیستماتیک وجود دارد خبرنگاران دست بازتری برای انجام درست کارهای خود دارند وخیلی راحت حرفها واندیشه های خود را به نوشته تحریردرمی آورند.همیشه درهمه جای دنیاحرفه خبرنگاری جزءسخت ترین مشاغل بوده وهمیشه خطر این فشر راتهدید می کند چون آنها باید براساس رسالتیکه درکارخود دارند همیشه باید حقایق را منتشر کرده واصول کارخویش را رعایت کنند.اما به طورخلاصه وبانگاهی گذرابه کاروزندگی خبرنگاران درایران به این نکته پی می بریم که این قشر جزومظلومترین اقشارجامعه هستند که همیشه بدنبال حقوق صنفی ازدست رفته خود هستند که هیچگاه به آنها داده نشده است.آیا بانامگذاری یک روزبه نام خبرنگاربه تمامی سئوالات درباره این قشر پاسخ داده ایم؟آیا مسئولان نظام که همیشه درشعاراز اسم خبرنگاران برای پیش بردن مقاصد خویش استفاده کرده اند از خود پرسیده اند که جایگاه واقعی این افراد کجاست؟قطع به یقین تا رسیدن به شرایط مطلوب کارخبرنگاری درایران فاصله بسیارزیادی داریم .سازمانهاویا ارگانها برای خوب جلوه دادن کارهای خود ورسانه ای کردن این اهداف ازخبرنگاران استفاده ابرازی کرده اند اما دراین میان هیچگاه حقوق این افراد رامحترم نشمرده اند.به طورمثال این مراکزازخبرنگاربرای رسانه اي کردن پروزه های خود دعوت به عمل می آورد اما اگر همین خبرنگاردراین راستا کمبودها وکاستیها رامنعکس کند انگشت اتهام درگام اول به سوی این قشر زحمتکش اشاره می شود درحالیکه درمرامنامه کاری یک خبرنگارآمده که باید همیشه حقایق رابازگو کرده وهرزمان ازحق وحقیقت دفاع کند ومردم وجامعه راازآخرین وضع کشورآگاه کند نه اینکه هرزمان خوبی مدیری راگفت ازآن خبرنگار تقدیر شود وبه مجردایکه خبرنگاری درراستای اصول کاری خویش کاستیها وکم کاری مدیران ومسئولان کشور رابازگو کرد باوی برخورد قهرآمیزکرد.درعصر ارتباطات که انتقال آن به ثانیه کاهش پیدا کرده دیگر نمی توان مسائل ومشکلات را پنهان کرد چون همیشه افرادی هستند که باهوشیاری این مسائل رابه گوش افکارعمومی می رسانند.هم اکنون دراکثر کشورهای غربی خبرنگاران دارای سندیکای مستقل هستند که این سندیکا ازحقوق برحق این افراد دفاع می کند ودرصورت براآورده نشدن خواسته های آنها از عادی ترین ابزارمخالفت که همانا اعتصاب وتحصن است برخوردارهستند.اما آیا خبرنگاان زحمتکش ایرانی ازاین حق واعتراض صنفی برخوردار هستند که پاسخ سئوال منفی است.درکشورما خبرنگاران واصحاب رسانه به قول معروف صورت خود راباسیلی سرخ نگه می دارند وفقط به خاطر عشق وعلاقه فراوان به کارخود ادامه می دهند اماآیا نباید سازمان یا صنفی باشد که ازحقوق حقه آنها دفاع کند ؟اگر خبرنگاری بود که دچارمشکلات معیشتی وسایر مشکلات دیگرشد به کجاباید مراجعه کند ودرد ورنج خود رابرای چه کسی بازگو کند؟اینها وسئوالات دیگر وچراهای به پاسخ راباید چه کسی پاسخ دهد؟آیا فقط باید درحرف وشعاراز خبرنگاران تقدیر شود ؟آیا این انسانهای به زعم من مظلوم از ابتدایی ترین حق درکشوربرخوردارند؟درزمان حاضر فضای زندانهای کشور را چه کسانی بیشتر اشغال کرده اند؟زمانی اززندان به عنوان محیطی برای حضورافراد شرور وانسانهاییکه به حقوق دیگران تجاوزمی کنند نام برده می شد تا این افراد باماندن درزندان سربه راه شده وازاعمال زشت خود دست بردارند امادرکمال تعجب می بینیم که بیشتر افراد درزندانهای کشور راقشر شریف خبرنگارتشکیل می دهند که جرم آنها بازگو کردن حقایق وکاستیها بوده وفقط هدف آنها آگاهی بخشی به افکارعمومی ومردم بوده است .آیا رسالت خبرنگارنه این است که جامعه راازتمام حقایق درون آن آگاه کند پس چراامروزه شریفترین انسانهای ایران درزندان به سرمی برند؟این سئوالیست که من وهمکارانم از سران کشورداریم که تا چه زمانی باید قفل بردهان مردم زد ویا نباید خبرنگارواصحاب رسانه به وظیفه ذاتی خویش که همانا گفتن حقایق است عمل کند؟من 12 سال عمر وجوانی خود رادراین راه درکشورم صرف کردم ودرآخر به جرم بازگو کردن حقایق ومشکلات کشور به خصوص درعرصه ورزش کاروحرفه خود راازدست دادم وصحبت من بامسئولان نظام است که ما خبرنگاران محتاج نامگذاری روزی به نام خود نیستیم ما به دنبال حقوق معطل مانده خود هستیم که درهمه جای دنیا به آن احترام می گذارند.چراباید من وامثال بنده به خاطر اینکه می خواهیم به وظیفه ذاتی خود عمل کنیم باید ازابتدایی ترین حقوق خود بی بهره باشیم وهمیشه مثل انسانهای سرگردان به دنبال حق خودباشیم که قطعا بااین شرایط به آن دست پیدانخواهیم کرد.من ازحضوربی شمارخبرنگاران درزندانهای کشورصحبت کردم به زندان بزرگتری اشاره می کنم که خیلی از این قشر بی پناه به علت درامان ماندن وحفظ جان خود ترک وطن کرده ودرکشورهای دیگر آواره وسرگردان می شوند.اما این رابه جرات می گویم که با خبرنگاران وجوانان ایرانی ونسل جوان مملکت درخارج ازایران برخورد به مراتب بهتری صورت می گیرد وحقوق این افراد درنزذ این کشورها محترم شمرده می شود وچرامانباید این حق وامکان رادرکشور خود داشته باشیم .مابه کدامین گناه مجرم هستیم وچرانباید دروطن خویش به فعالیت ادامه دهیم؟این سئوالیست که من ازمسئولان کشور دارم که برای یک بار هم که شده به طور شفاف به این سئوال پاسخ دهندوازجواب دادن به آن طفره نروند.آیا خبرنگاران باید همیشه حقایق راازمردم پنهان کنند وهمیشه باید ازخوبیها صحبت کنند؟چرانباید درفضای آزاد به کارخود ادامه دهند؟تا چه زمانی باید همیشه فشاربرگرده این افراد زحمتکش باشد؟چرایک بارهم که شده این نسل نوظهورنباید صدای خود رابه طوررسا بزند؟آیا باید بانامگذاری یک روز صورت مسئله راپاک کرد؟تاکی باید این برخوردهای قهرآمیزادامه یابد؟چراباید بنده وامثال بنده درکشورهای دیگر به دنبال حقوق معطل مانده خود باشیم ؟مگر ماازایران هیچ حقی نداریم ؟آیا شهیدصارمی درشعارباید حقوقش محترم شمرده شود؟آیا زمانی که زنده بود نباید ازوی تقدیر می شد؟آیا خبرنگاران مظلومیکه در سقوط هواپیمای 3-130 به شهادت رسیدند درزمان زنده بودن از داشتن حق برخورداربودند؟همکاران من که درآن صانحه شهید شدنددرزمان فعالیت درصداوسیما به صورت نیروی روزمزد کارمی کردند وازهیچ حقی برخوردارنبودند اما به مجردیکه این بندگان خدا جان خود رابرسرکارو وظیفه خویش ازدست دادند رئیس سازمان صداوسیما آنها رااستخدام کرد.این عمل چرادرزمان زنده بودن این افراد انجام نشد؟استخدام درزمانیکه دست انهاازدنیا کوتاه شده به چه دردی می خورد؟ماحقمان رادرزمان زنده بودن می خواهیم نه درزمان مردن .خود من پس از 12 سال کادراین سازمان ازهیچ حقی برخوردارنبودم این سیستم درکجای دنیاحاکم است؟درهمین لندن بی دروپیکر از نظر وسعت وجمعیت ،خبرنگاران
ازمهمترن افراد جامعه هستند وهرزمان به حقوق آنها بی توجهی شود سندیکای خبرنگاران واتحادیه انها با تشکیل اعتصاب کارخبررسانی رادراین کشور مختل می کند.چون این عمل ازطبیعی ترین وابتدایی ترین کارهاست درمجامع غربی اما آیا این حق درایران هم وجود دارد؟آیا خبرنگاارن حق تشکیل اتحادیه مستقل دارند که جواب منفی است واصلااین قشر زحمتکش این کارها رادررویا هم نمی تواند تصور کند.درهرحال این اتفاقات درکشوری رخ می دهد که داعیه حکومت مردمی دارد ومردم به ظاهر برسرنوشت خود حکمفرماهستند اما فقط درظاهر.درپایان سخنی با مسئولان کشور،که تا چه زمانی حقوق حقه ما باید برزمین بماند ؟تا کی باید ما خبرنگاران انسانهای درجه سوم وچهارم باشیم؟آیا باپرداخت اندکی پول ودادن هدیه درروزخبرنگار می شود خط بطلانی برروی مشکلات صنفی خبرنگاران کشید؟به طور مسلم نه ،این خبرنگاران هستند که درسرما وگرما به وظیفه خود عمل می کنند اما درواقع همیشه هیچ محسوب می شوند.اگر خبرنگاران نباشند چطور می توان به دستاوردها و جهشها اشاره کرد آیا فقط باید خوبیها راگفت؟آیا نباید به مشکلات عدیده کشور اشاره کرد ؟آیا نباید به حضور مدیران نالایق درسازمانها وادارات اشاره کرد که باسوءمدیریت سرمایه وبیت المال راهدرمی دهند.تا دیر نشده به داد این افراد زحمتکش وبی پناه رسیدگی کنید تاچه زمانی زندانهای کشور باید از انبوه خبرنگاران پرباشد.آیا جای این افراد درزندان است ویاباید درسرکارخود برای اطلاع رسانی حاضرباشند؟پیشتر زندان جای مقدسی نبود اما چند سالیست به علت حضور انبوه خبرنگاران واهل قلم درزندان این مکان به جایگاهی مقدس بدل شده است که دیگر برای رفتن به آن نباید ابراز شرمندگی کرد.درهرصورت این مطلب رابرای این نوشتم که بگویم حقوق افراد رادرجامعه باید محترم شمرد حال اگر این افراد جزو شریفترین اقشار جامعه که همانا خبرنگاران هستند باید محترم ترشمرده شود ونباید به انها به شکل غیرخودی نگاه شود.نگاهی کوتاه به کشورهای دیگر خصوصا غربی بیندازید متوجه می شوید که باخبرنگارباید درست برخورد شود چون این افراد دراین کشورها می توانند باقلم وتصویر خود هر دولتی رابه زانو دربیاورند چون دانستن حق مردم است ونباید این حق راازمردم گرفت.انسانها باید درزمان حیات خود از حقوق طبیعی برخوردارباشند نه اینکه وقتی جان خود راازدست دادند برای فریب دادن افکارعمومی آنها راشهید حساب کرده وتمامی حقوقی مانند بیمه واستخدام رابرای آنها درنظر گرفت.شهید صارمی وشهید صارمیها درزمان حیات به تقدیر وتوجه احتیاج دارند نه اینکه ازاسم آنها استفاده ابزاری شود .به امید روزیکه خبرنگاران درایران ودرهرکشوری بتوانند آزادانه به کارو حرفه خود ادامه دهند وهیچ دستی نباشد که بخواهد این قشر را خفه کرده وقفل بردهان آنها بکوبد.به امید آنروز.

No comments:

Post a Comment